سفارش تبلیغ
صبا ویژن
http://115simoorgh.ParsiBlog.com
مجله دانستنیهای فوریتهای پزشکی سیمرغ 
قالب وبلاگ
لینک دوستان
سایت های استان مازندران
لینک مجلات مفید

خاطره نجات جان نوزاد

(خاطرات تکنسین های فوریتهای پزشکی)


دوست نداشتم از خاطراتم چیزی بنویسم ؛حد اقل از اون هایی که خودم رو تعریف میکنم اما این یه دونه رو مینویسم چون روز خیلی خوبی بود. این خاطره مربوط به دو سال قبل هست:
ادامه مطلب...

[ شنبه 93/6/29 ] [ 3:27 عصر ] [ جمال رضایی اوریمی ] [ نظرات () ]

خاطره - اولین ماموریتی که رفتم(مهداد میانجی)

(خاطرات تکنسین های فوریتهای پزشکی)



سال 89 بود ،تازه از خدمت سربازی برگشته بودم و چون کمتر از یک سال خدمت کرده بودم بایستی طرح هم میرفتم . طرحم بنا به دلایلی تو شهر خودم نیفتاد و افتادم بستان آباد که بین تبریز و میانه است

ادامه مطلب...

[ پنج شنبه 93/6/20 ] [ 12:1 صبح ] [ جمال رضایی اوریمی ] [ نظرات () ]

خاطره انتقال 13 مصدوم در یک آمبولانس

(خاطرات تکنسین های فوریتهای پزشکی)

 

خاطره ای که خواهید خواند مربوط به دوست و همکارمان در اورژانس استان آذربایجان شرقی می باشد که در یک ماموریت 13 مصدوم را جابجا کردند.

ساعت 10 شب بود ومن داشتم از پنجره پایگاه تیکمه داش به جاده نگاه میکردم روبروی پایگاهمون درست اونطرف جاده پمپ بنزین بود 

ادامه مطلب...

[ چهارشنبه 93/6/19 ] [ 11:40 عصر ] [ جمال رضایی اوریمی ] [ نظرات () ]

خاطره حمله با شمشیر به سمت پرسنل اورژانس

(خاطرات تکنسین های فوریتهای پزشکی)

قاسمی دستگردی تکنسین فوریتهای پزشکی به ماجرای دیگر از ماموریت‌های خود اشاره کرد و گفت: " یکی از روزهای مرداد ماه امسال بود که اتاق فرمان 115 طی تماس با پایگاه ما اعلام کرد که یک پسر جوان در یکی از محله‌های زینبیه اصفهان دچار کاهش سطح هوشیاری شده است؛ به سرعت به طرف آدرس مورد نظر حرکت کردیم؛ به سر کوچه که رسیدیم همه همسایه‌ها دست تکان می‌‌دادند و

ادامه مطلب...

[ یکشنبه 93/6/16 ] [ 4:3 عصر ] [ جمال رضایی اوریمی ] [ نظرات () ]

خاطره در اورژانس - کودک سه ساله و تاب خوردن مادرش

(خاطرات تکنسین های فوریتهای پزشکی)

 خانه‌ای خرابه بود که هیچ درب و پیکری نداشت؛ پنجره‌های آن هم به‌جای شیشه با پلاستیک پوشانده شده بود؛ خانه بسیار سرد بود؛ کودکی حدودا 3 ساله در وسط اتاق ایستاده بود و تا چشمش به ما افتاد، گفت "عمو، مامانم الان یک ساعت است که تاب بازی می‌کند؛ پایین هم نمی‌آید" ...

ادامه مطلب...

[ یکشنبه 93/6/16 ] [ 4:1 عصر ] [ جمال رضایی اوریمی ] [ نظرات () ]

خاطره ای ماندگار و جاوید

(خاطرات تکنسین های فوریتهای پزشکی)


اورژانس و فوریت هر ماموریتش یک خاطره به یاد ماندنی است. وقتی به بالین بیمار می روی وقتی فردی را از مرگ نجات می دهی وقتی به وظیفه ات درست عمل می کنی آنگاه لبخند رضایت بر لبانت خواهد نشست.


ادامه مطلب...

[ شنبه 93/6/1 ] [ 1:43 صبح ] [ جمال رضایی اوریمی ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

تماس با ما
درباره وبلاگ

این یک مجله ای است مفید و سرشار از مطالب ارزنده و جالب توجه برای همه مردم. این مجله بازتابی است از زندگی من.


برای نمایش تصاویر گالری کلیک کنید


وبلاگ های پزشکی
امکانات وب
l
Online User
امکانات وب


بازدید امروز: 8
بازدید دیروز: 138
کل بازدیدها: 663418