سفارش تبلیغ
صبا ویژن
http://115simoorgh.ParsiBlog.com
مجله دانستنیهای فوریتهای پزشکی سیمرغ 
قالب وبلاگ
لینک دوستان
سایت های استان مازندران
لینک مجلات مفید

عید نوروز 94 و سرگذشت نامه ایام

 

سال نو باستانی ایرانی و نوروز کهن فرا رسید و همه رفتند برای تعطیلات و دید و بازدیدهای نوروزی اول سال.

وقتی همه خوشحال و خندان در کنار خانواده شان در حال خوشگذرانی با آسودگی خاطر هستند و کار کردن و تلاش و کوشش برای رسیدن به پول و مادیات را رها کرده اند، هستند در گوشه و کنار این سرزمین که مردمانی بی ریا و بی چشمداشت مشغول کمک و یاری هموطنان خویش هستند.

115simoorgh

آنگاه که هموطن آسوده به سفر می رود و از جاده ها عبور می کنند ما کنار شما هستیم.

اورژانس همه خاطره است و همه انعکاسی از جامعه ای که در ان زندگی می کنیم.

خاطرات اورژانس آیینه ای است از تمام اتفاقاتی که خانواده ها و میان مردم می افتد.

من با خاطرات شرح می دهم تاریخ معاصر کشورم  را برای نسل فردا.

و اما ماموریت اول: لطفا همسایه مدار باشید!

همسایه ها ! لطفا بیشتر هوای همدیگر را داشته باشید. و پیامبر عظیم الشان ما تا چه اندازه در مورد احترام به همسایه سفارش نموده است.

نکته:لطفا اگر روزی همسایه شما بیمار شد و همکاران فوریتها آمدند بر بالین همسایه بیمارتان،لطفاً کمی بیشتر صبر و تحمل داشته باشید.حکایت ما از این قرار است که به دنبال اعزام به یک ماموریت اورژانسی بنده آمبولانس را ناخواسته و به دلیل شرایط اورژانسی جلوی درب آپارتمان پارک کردم تا اینکه حین درمان بیمار همسایه نازنین کمی تا حدی عجول مدام زنگ آیفون را به صدا درآورده و از ما میخواست تا امبولانس را از جلوی درب بگیرم تا ایشان بتوانند به امور خارجیه آپارتمان عزیمت نمایند. مدام زنگ زدن همانا و عصبانی شدن جوان خانه همانا.به هر حال حادثه ختم به خیر شد و ما نیز فی الفور آمبولانس را در حالیکه نگاه خشمگین همسایه همسایه مدار را در امتداد حرکتم به سوی آمبولانس می دیدم، برداشته و ماموریتم را ادامه دادم.

 

و ماموریت دوم، وقتی بابا خواب بود

ساعت چهار صبح دوم فروردین قائمشهر، وقتی یک اتومبیل پرشیا از تهران عازم شمال است.

همه چیز به خوبی و شادی و سلامتی همراه با گل و بلبل و صفا شروع می شود.ماشین استارت میخورد و به سلامتی رهسپار سفر می شوند به امید یک خاطره خوش و داشتن ایام خوب و خاطره انگیز در این سفر.همه اعضای خانواده هستند.حضور پدربزرگ و مادربزرگ باعث می شود تا همه از این دور هم بودن بی نهایت لذت ببرند.

اما در یک لحظه دنیا برای آنها زیر و رو می شود.چه کسی فکرش را می کرد که چنین اتفاقی آنهم در اولین روز سال نو بیفتد.در یک لحظه بابایی خوابش می بره و مامانی و نی نی کوچولو دیگه از پیش ما می روند.

خواب خواب خواب.باباجون با خوابیدن رفت اون ور جاده زیر کامیون و همسر و فرزندش رفتند اون ور دنیا.به همین راحتی

نقطه سر خط.

گریه و زاری و ناله و شیون.همه ناراحت و همه متاسف و همه اندوهگین.

 و ماموریت سوم، آنگاه که قرص شب خوابی جایگزین قرص شب ادراری می شود.

حکایت از این قرار است که مادربزرگ به خاطر بیماری اش قرص شب ادراری مصرف می کرد و بعد از اتمام قرص ها به نوه عزیزش گفت تا قرص شب ادراری را از داروخانه برای او تهیه کند.اما نوه تا حدودی حواس پرت وقتی به داروخانه می رود تقاضای قرص شب خوابی می کند به جای قرص شب ادراری. نوه گرانقدر قرص زولپیدوم که یک قرص خواب آور است و خواص توهم زا دارد را تقدیم مادربزرگ می کند.حالا سال نو آغاز شده و همه فامیل و اقوام در خانواده مادربزرگ هستند که یکهو مادربزرگ خواب آلود شده و توهم زده می شود.

 

نویسنده: جمال رضایی اوریمی 


[ دوشنبه 94/1/3 ] [ 10:53 صبح ] [ جمال رضایی اوریمی ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

تماس با ما
درباره وبلاگ

این یک مجله ای است مفید و سرشار از مطالب ارزنده و جالب توجه برای همه مردم. این مجله بازتابی است از زندگی من.


برای نمایش تصاویر گالری کلیک کنید


وبلاگ های پزشکی
امکانات وب
l
Online User
امکانات وب


بازدید امروز: 77
بازدید دیروز: 71
کل بازدیدها: 675390