http://115simoorgh.ParsiBlog.com
مجله دانستنیهای فوریتهای پزشکی سیمرغ
| ||
خاطرات پرسنل اورژانس 115 پول بنزین خاطره من مربوط به 3 سال قبل بر می گردد. یه روز گرم تابستونی که مأموریت در پایگاه خیابون دانشجو بود صبح زود به پایگاه اومدم بعد از تعویض لباسهای شخصی ام با لباس فرم اورژانس پوشیدم مقداری پول تنخواه برای بنزین همیشه بر می داشتم تا اگر چند تا ماموریت پشت سر هم بریم امبولانس بی بنزین نمونه ؟؟ از کشو درآوردم و داخل جیب کاپشن فرمم گذاشتم
بله همه پولهایی که توی جیب کاپشنم بود ناگهان سُر خورد و افتاد بیرون کنار جنازه و وسط بقیه پولها. حالا مگه دیگه می شد با اون همه چشم که داشت منو نگاه می کرد ، دست دراز کنم و پولمو بردارم. مونده بودم چکار کنم خلاصه دیدم کاری نمی شه کرد چون همین مونده بود که مردم بگن مأموران اورژانس 115 پولهایی که روی جنازه ریخته بودند رو جمع کرد گذاشت جیبش. مجبور شدم قید پولها مو بزنم و برگردم پایگاه و این خاطره ای شد فراموش نشدنی که هم خدا بیامرزی واسه اون بنده خدا می شه و هم لبخندی تلخ به لب من که باید آمبولانس از پول شخصی و کل پولی که اون شیفت بابت اضافه کار می گرفتم بنزین بزنم
[ یکشنبه 93/11/5 ] [ 2:56 عصر ] [ جمال رضایی اوریمی ]
[ نظرات () ]
|
| |
[ قالب وبلاگ : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin] |