بینج کری
فصل برداشت برنج به پایان رسیده و تمامی شالیکاران منطقه کیاکلا پس از یک فصل سخت و پر زحمت ،اکنون مشغول استراحت و دیدن مسابقات کشتی لوچو در کیاکلا می باشند.
"بینج کری" در زبان مازندرانی به معنی شالی کاری می باشد.من فرزند یک شالیکار هستم و مدت زیادی از زندگی را در شالی زار در کنار پدر و مادر و برادرم مشغول کشاورزی بوده ام.
بینج تاشی(دروی برنج) برای من پر است از خاطره.در اوج گرمای تابستان بایستی بروی به مزرعه برنج برای دروی برنج .
بایستی به بینج زار(شالیزار)رفت چون فصل دروی بینج فرا رسیده است.البته من هیچ وقت یک بینج تاش(دروگر برنج)خوبی نبوده ام و بیشتر در کار جمع کردن و حمل و نقل برنج به پدر و مادرم کمک می کردم.
بوی برنج برای من تداعی کننده زیباترین لحظاتی است که در روستا بودم.عطر شالی تو را مسحور خود میکند و هیچوقت از ذهنم پاک نمی شود.
پس زنده باد بینج و بینج تاش و بینج کر و بینج نوج و بینج تیم و بینج زمین و بینج کوپا.
نکته:در فصل بینج تاشی یکی از حوادث مهمی که اتفاق می افتد بریدن دست بوسیله دره می باشد.هنگام دروی برنج بطور ناخودآگاه و در اثر خستگی و گرمای زیاد هوا در یک لحظه انگشتان دست بوسیله دره بریده می شوند.انگاه خونریزی فراوان و درد زیاد است که همه را به تکاپو می اندازد که چاره کار چیست؟
در زمانهای قدیم برای بند آوردن خونریزی از ادرار انسان استفاده می کردند اما امروزه این شیوه منسوخ شده و بایستی هنگام خونریزی ازپارچه تمیز بر روی محل خونریزی استفاده کرد و بیمار را نیز بلافاصله به یک مرکز درمانی انتقال داد.
فرهنگ لغات مازندرانی:
بینج =برنج
بینج تاش = دروگر
بینج کر = دسته های برنج که روی هم انباشته شده اند
بینج نوج = رویش دوباره ساقه برنج
بینج کوپا = پشته شالی
نویسنده:جمال رضایی اوریمی/کارشناس پرستاری/13 شهریور 1393/پایگاه اورژانس 115 کیاکلا