شب یلدا و اورژانس 115

امشب هم مثل همه شبهای یلدای سالهای گذشته از راه رسید و من امشب شب یلدا  در پایگاه اورژانس کشیک هستم.

از امشب لحظات معکوس برای رسیدن بهار آغاز می شود.

از فردا دوباره زمستان سرد و دوس داشتنی را لمس خواهیم کرد.

فردا صبح با بوی سرمای زمستانی از خواب بیدار می شویم.

شب یلدا برای من یک شب زیباست البته اگر در کنار خانواده و همسر و پسر نازنینم باشم که بیشتر بهم خوش می گذرد.اما بگذریم که من به این شغل و این گونه لحظات در کنار خانواده نبودن عادت کرده ام.

معمولا شب یلدا که از راه می رسد ما در اورزانس 115 یک نفس راحتی می کشیم.نمیدانم چرا؟رای مثال شب یلدای دو سال قبل که در اورژانس 115 قائمشهر کشیک بودم اصلا ماموریت نداشتیم و حسابی به من و همکارم خوش گذشته بود.

خوب همه در کنار خانواده بودند و مشغول شب چره و آجیل و میوه و انار و هندوانه و گرفتن فال حافظ برای اعضای خانواده.

همه خوشحال هستند و شاد انگار شب یلدا  تمام بیماریها را فراری داده و فعلا تا اطلاع ثانویه از بیماری و موارد اورژانسی خبری نیست.

اما اطلاع ثانویه موقعی است که بعضی ها تا می تونستند خوردند و آشامیدند و حسابی به خودشان رسیدند.

ساعت از دوازده شب گذشته و  ما هم خوابمان گرفته است.اما تازه شب یلدای ما بچه های اورژانس شروع می شود و باید آمبولانس را روشن کرده و به سمت خانواده های از شب یلدا برگشته حرکت نماییم.از این طرف شهر به آن طرف شهر حرکت می کنیم و به داد شب یلدا زده ها می رسیم.معمولا حوادث ناشی از وسایل نقلیه در این شب دراز کم است اما امان از شب یلدا زده ها.

ما هم دل به دریا می زنیم و در دل تاریکی شب با سرعت و بی توقف رهسپار خانه های مردم می شویم.

باز دوباره شب یلدا مبارک

جمال رضایی اوریمی

30 آذر 1393

پایگاه اورژانس 115 کیاکلا

ساعت 22:18